
فریدون پارسی. ٧ امرداد ماه ۲۵۸۳
رژیم جمهوری اسلامی خود را تنها رژیم «مشروع» در جهان می داند. و رسالت آن نجات «مستضعفان جهان» و اسلامی کردن دنیاست. و بر این باور است که برای «رهایی بشریت» از دست «ظالمان» موظف است که در تمام جبهه ها نبرد کند. همین باور ایدئولوژیک است که آن را به یک رژیم جنگ افروز تبدیل کرده است. رژیمی که هم اکنون با نیروهای نیابتی خود با اکثر کشورهای منطقه در حال جنگ است. در ادامه این مطلب به این موضوع که آیا جنگ افروزی در نهاد یا سرشت جمهوری اسلامی است، خواهیم پرداخت.
دارالاسلام و دارالاکفر(دار الحرب)
در جهان بینی جمهوری اسلامی، جهان به دو بخشِ «دارالاسلام» و «دارالاکفر یا دار الحرب» تقسیم میشود. دانشنامه جهان اسلام این دو واژه را به این شکل تعریف می کند:
«مراد از دارالاسلام در متون و منابع اسلامی، سرزمین اسلام یعنی سرزمینی است که اسلام در آن ظهور و بروز دارد، خواه از آن جهت که بیشتر ساکنان آن مسلمان اند و خواه از آن رو که ساختار و قوانینی برآمده از اسلام بر آن حاکم است. در برابر، مراد از دارالاکفر و نیز دارالحرب، سرزمین کفر یعنی سرزمینی است که بیشتر ساکنان آن غیر مسلمان اند و حاکمیتش در اختیار کفار است».
جنگ علیه کشورها یا سرزمین های «دارالاکفر یا دار الحرب» برای گسترش اسلام، طبق تعلیمات اسلامی پذیرفته شده است. معنی «دار الحرب» در لغت نامه فارسی چنین آمده است: «سرزمین دشمن که در آنجا جنگ کنند». این بدان معناست، که باید در «دار الحرب» جنگید. سپس آن سرزمین را اشغال نمود، و به “دارالاسلام” ملحق کرد.
دارالاسلام |
اسلامگرایان معتقدند که بوسیله «اسلامی کردن جهان» به «صلح اسلامی» خواهیم رسید. صلح اسلامی، که بعد از «جنگ» برای گرفتن سرزمینهای غیر اسلامی بدان می رسیم. در اینجا بد نیست که بدانیم منظور ایشان از «سرزمینهای غیر اسلامی»، چیست؟
طبق تعریف پیشین، سرزمینهای غیر اسلامی، به سرزمینهایی گفته میشود که «…بیشتر ساکنان آن غیر مسلمان اند…». و این کشورها شامل آمریکا، کشور های اروپائی، روسیه، چین، ژاپن، استرالیا و کانادا و آمریکای لاتین و بسیاری از کشورهای دیگر می باشند. البته بجز، کشورهای خاورمیانه و بخشی از آفریقا، که جزء “دارالاسلام” محسوب می شوند. بد نیست این را هم اضافه کنیم، که بر عکس کشورهای مسلمان، اکثر کشورهای غیر اسلامی دارای زرادخانه اتمی هستند. و به همین خاطر است، که این «تهدید» را جدی نمی گیرند.
این جهان بینی دوآلیستی نه تنها هیچ سازگاری با پلورالیسم و مدارا و تلورانس و همزیستی مسالمت آمیز ندارد، بلکه رسماً به همۀ کشورهای «غیرمسلمان» اعلان جنگ کرده است. و به همین خاطر است که خمینی می گفت «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم».
«جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»
خمینی در این ویدیو، که سخنرانی وی در ٢٠/٠٩/١٣٦٣ می باشد، هدف و منظور اسلام از جنگ را مشخص می کند. و به تفسیر آیه ١٩٣ سوره بقره «و قاتلوهم حتى لا تكون فتنة»، که به تفسیر ایشان یعنی «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» است، می پردازد. گفته های وی را در اینجا می خوانید:
«آنهایی که گمان می کنند که اسلام نگفته است جنگ جنگ تا پیروزی اگر مقصودشان این است که در قرآن این عبارت نیست درست می گویند، و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست اشتباه می کنند. قرآن می فرماید وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ. همه بشر را دعوت می کند به مقاتله (جنگ) برای رفع فتنه. یعنی جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم. این غیر از آن چیزی که ما می گوییم، ما یک جزء کوچکیش را گرفتیم برای اینکه خوب ما یک دایره خیلی کوچکی از این دایره ی عظیم واقع هستیم و می گویم که جنگ تا پیروزی. مقصودمون هم پیروزی بر کفر صدامی نیست، یا پیروزی بر فرض کنید بالاتر از اون. آن چه قرآن می گوید این نیست، او می گوید جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم. یعنی باید کسانی که تبعیت از قرآن می کنند در نظر داشته باشند که باید تا آنجایی که قدرت دارند ادامه به نبرد شان بدهند تا اینکه فتنه از عالم برداشته بشود.»
بر اساس این گفتۀ خمینی مقصود از «جنگیدن»، پیروزی بر صدام حسین یا بالاتر از او نیست. بلکه تا زمانی که «فتنه» در «دارالاکفر یا دار الحرب» هست، باید مسلمانان بجنگند. و جمهوری اسلامی هم موظف است که مردم ایران را در این راه بسیج نماید، تا رفع «فتنه» نمایند.
جنگ تا رفع فتنه در عالم |
برای «جنگ تا رفع فتنه در عالم»، و بسیج عمومی مسلمانان، جمهوری اسلامی سپاه قدس را تشکیل داده، که تنها وظیفه آن صدور انقلاب اسلامی و محافظت از آن است.
صدور انقلاب اسلامی
در سامانه ویکی پدیا زیر عنوان «سیاست صدور انقلاب اسلامی ایران» می خوانیم که: «سیاست صدور انقلاب ایران اندیشهای است امت گرا که بر پایه جهانبینی شکل میگیرد. هدف آن ایجاد یک اتحاداسلامی راهبردی و فراگیر است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران و به وسیله انقلابیون اسلامگرا قوت گرفت».
همانجا زیر عنوان «وظیفه سپاه» از قول گاردین می نویسد: «وظیفه سپاه قدس حفاظت از انقلاب و صدور آن به کشورهای اسلامی است. جوامع شیعه نشان دادهاند که بسیار مستعد انقلاب هستند و با سپاه قدس همراهی خواهند داشت. البته سپاه قدس متحدان سنی نیز دارد، مانندحماس [در] غزه».
صدور انقلاب اسلامی با هدف «اتحاد اسلامی» و تشکیل «امت واحده اسلامی» و با کمک نیروی سپاه قدس همیشه از سیاست های راهبردی جمهوری اسلامی بوده است. آقای منتظری در مصاحبه ای با اشاره به «شعارهای تند»، از قبیل «صدور انقلاب» و «امروز ایران، فردا عراق» می گوید؛ که این شعارهای تند باعث «وحشت» کشورهای مجاور و همسایه شد. بعد از این موضوع ایشان با خمینی دیداری حضوری داشته اند:
«به ایشان گفتم که همیشه در دنیا رسم است در کشوری که انقلاب میشود، هیأتهای حسننیت به کشورهای مجاور میفرستند و به آنها پیام میدهند که ما با شما کاری نداریم و روابط همانطور [مانند دوران پیش از انقلاب] خواهد بود؛ ما متأسفانه اینکار را نکردهایم و هرچه زودتر این کار را انجام دهیم، بهتر است؛ بهخصوص که صدام زمزمه جنگ میکند و او قرارداد الجزایر را پاره کرده، و بنابراین باید زودتر جلوی جنگ را بگیریم. ایشون فرمودند که نه این حرفها چیست، گفتم که آقا ما نمیتوانیم دور کشورمان دیوار بکشیم، بالاخره می خواهیم با کشورهای همسایه روابط داشته باشیم. ایشون فرمودند نهخیر؛ ما میخواهیم دور کشور دیوار بکشیم!»
هنوز هم پس از گذشت ٤۶ سال، سیاست جمهوری اسلامی بر «صدور انقلاب اسلامی» استوار است. این سیاست یکی از ویژگی های ذاتی جمهوری اسلامی است. چرا که «انقلاب اسلامی» به قول اسلام گرایان رسالت جهانی دارد، و رسالت آن نجات «مستضعفان» و اسلامی کردن جهان است. سامانه پرتال خمینی از قول وی می نویسد:
«این وظیفه اولیه ما و انقلاب اسلامی ماست که در سراسر جهان صلا زنیم که ای خواب رفتگان! ای غفلت زدگان! بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید که در کنار لانه های گرگ منزل گرفته اید. برخیزید که اینجا جای خواب نیست! و نیز فریاد کشیم سریعاً قیام کنید که جهان ایمن از صیاد نیست! آمریکا و شوروی در کمین نشسته اند، و تا نابودی کاملتان از شما دست نخواهند داشت.»
در این مورد، شعارهای معروف دیگری از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سران نظام وجود دارد، که از آن جمله می توان به: «انقلاب اسلامی ایران محدود به مرزهای جغرافیایی نیست» یا «انقلاب اسلامی مرز نمی شناسد» اشاره کرد. این شعارها در سامانه های رسمی نظام موجود است. وجود این شعارها در کنار گفتۀ خمینی نشان می دهد که «صدور انقلاب اسلامی» یکی از مهمترین اولویت های جمهوری اسلامی ست.
جمهوری اسلامی با کمک نیروی سپاه قدس و با هزینه های گزاف توانسته است که منطقه را به آشوب بکشاند و اسم این آشوب را «صدور انقلاب» بگذارد. صدور انقلاب باعث شده جمهوری اسلامی توسط نیروهای نیابتی خود در پنج جبهه یعنی، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن، و البته به حساب ملت ایران، حضور داشته باشد.
سیاست صدور انقلاب اسلامی با ایجاد آشوب و جنگ، و متزلزل کردن دولت های منطقه، واکنش طبیعی آن کشورها را در پی داشته است. تمامی کشورهای خاورمیانه، از اسرائیل تا کشورهای عربی، همه با هم (به گفته خمینی)، در جبهه واحد، در کنار یکدیگر، با کنار گذاشتن اختلافات قدیمی، در مقابل جمهوری اسلامی ایستاده اند. تا جلو جنگ افروزی و یا چیزی که جمهوری اسلامی آن را «صدور انقلاب اسلامی» می داند را بگیرند.
در این نوشته، دو مبحث را که نشان «جنگ افروز» بودن در ذات و یا نهاد جمهوری اسلامی هست، را بررسی کرده ایم. اول مبحث جهان بینی و تئوری، یعنی دارالاسلام و دارالاکفر، و دوم مبحث عملی، که صدور انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه قدس است. در هر دو این مباحث بطور آشکار و غیر قابل انکاری مشاهده می شود، که جنگ افروز بودن جز جداناپذیر سرشت و نهاد جمهوری اسلامی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر