نقش واژه «دشمن»، در سیستم اخلاقی کینه توزی
نوشته فریدون پارسی، 1 بهمن ماه ۲۵۸۲ |
یکی از سیاستهای شناخته شده جمهوری اسلامی و رهبر آن علی خامنه ای، نسبت دادن تمام مشکلات درون کشور را به عامل ناشناختۀ خارجی به نام «دشمن» است. به گمان خیلی ها کاربرد بیمارگونۀ واژه «دشمن» از سوی علی خامنه ای و دیگر ملاها صرفا جنبه سیاسی دارد. اما به گفته فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی، این موضوع نه صرفا سیاسی، بلکه ریشۀ اخلاقی دارد. نیاز داشتن به دشمن خارجی، زاده ی یک سیستم اخلاقی است که ریشه در کینه توزی یا رسنتیمنت (Ressentiment) دارد.
واژۀ رسنتیمنت (Ressentiment) در زبان پارسی برای آن دو معادل ساخته اند، یکی «کینه توزی» و دیگری «دشمن تراشی». هر چند که این دو واژه تا حدودی معنی واژه رسنتیمنت را می رسانند، اما معنای کامل نیست. رسنتیمنت ویژگی اخلاقی کسانی است که به گفته نیچه «(امکان) واکنش راستین، واکنش عملی، از ایشان دریغ شده است و تنها از راه یک انتقام خیالی(مثلا دوزخ یا آن را به خدا وگذار کردن) آسیبی را که خورده اند جبران توانند کرد.»[1]
ملایان در کینه توز بودن، بین مردم شهرت داشته اند. اما این کینه توزی وقتی شکل عملی بخود گرفت، که ملایان قدرت سیاسی را بدست گرفتند؛ و انتقامی که ناشی از حس فرومایگی بود را از مردم گرفتند.
نیچه در اینجا روحانیونی مثل خمینی و علی خامنه ای را به شکل هولناک، ولی واقعی به تصویر می کشد:
«روحانیون بدترین دشمنان اند – چرا؟، زیرا که کم زورترین مردمان اند: و به دلیل کم زوری شان است که نفرت در ایشان به هیولاوارترین و ترسناک ترین و معنوی ترین و زهرآگین ترین اندازه ها می بالد. بزرگ ترین نفرت ورزان در تاریخ جهان همواره روحانیون بوده اند؛ همچنین زیرک ترین شان.»[2].
امروزه در ایران کمتر کسی است که نفرت و کینۀ روحانیون را تجربه و نکرده و به چشم ندیده باشد.
رسنتیمنت ویژگی اخلاقی است؛ که بر وجود یک «دشمن» خیالی، به آنچه «دیگر»، به آنچه «جز – او» ست نه! می گوید. تا بتواند از خود «واکنش» دهد. زیرا به گفته نیچه «کنش آن⟮ها⟯ از بنیاد واکنش است»[3]. و در همین رابطه واژه «دشمن» نقش اساسی در سیستم اخلاقی رسنتیمنت دارد، که آنها را وادار به واکنش می کند.
علی خامنه ای و خمینی، اول یک «دشمن» شرور و بسیار «بد» را در ذهن خود می آفرینند، و آن را همچون مفهوم اساسی می داند تا سپس از دل آن بتوانند، آخرین گمان و پندار که مقابل آن هست، یعنی مفهوم یک انسان «خوب»، که خود خامنه ای یا خمینی ست را بیرون بکشند. از دید ملایان همیشه یک دشمن «بد» وجود دارد، تا بتواند انسان «خوب» را توجیه کند.
همانطور که در بالا آمد، سیستم اخلاقی ملایان برای «نه» گفتن به آنچه بغیر از آنهاست، نیاز به یک دشمن خارجی دارد، و این همان کنش آفرینندگی آنهاست. آنها برای آنکه «کنشی» داشته باشند، اول احتیاج به یک دشمن خارجی دارند. به یک انگیزه بیرونی، که بتوانند به آن «واکنش» نشان دهند. چنانکه نیچه در کتاب «تبارشناسی اخلاق» فصل دهم می گوید: «اخلاق فرومایه گان برای رویش همیشه نخست نیاز به یک جهان بیرونی دشمنانه دارد. به زبان فیزیولوژیک، برای آن که کنشی داشته باشد به یک انگیختار بیرونی نیازمند است.»[4] برای ملایان همانند علی خامنه ای این «انگیختار بیرونی»، آمریکا یا اسرائیل است، که به عنوان دشمن بیرونی در ذهن خود آفریده و می تواند به آن «واکنش» نشان دهد.
سیستم اخلاقی رسنتیمنت، که بقول نیچه اخلاق فرومایه گان است، همیشه نیاز به دشمن دارد تا امکان واکنش اخلاقی توجیه شود. باید یک «نظام مقدس» به تعبیر ملایان، در مقابل «شیطان بزرگ» یا آمریکا قرار بگیرد، تا «نظام مقدس» توجیه پذیر باشد.
منابع
آشوری، داریوش. تبارشناسی اخلاق، انتشارات آگاه: ١٩٩٨
[1]. تبارشناسی اخلاق، ص ٤٣
[2]. تبارشناسی اخلاق، ص ٣٧
[3]. تبارشناسی اخلاق، ص ٤٣
[4]. تبارشناسی اخلاق، ص ٤٣
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر